دوباره مرا به میهمانی ملکوت می خوانی و شرم، زبان اجابتم بسته است و بغض حسرت از گذشته ی خویش، راه رهایی از نای بی نوایی ام می کاود. جفا کردم، از تو وفا دیدم. دیده به رویت بستم و ابواب عفو به رویم گشودی و عاشقانه سفیر رحمت دلدارمان شدی. اشک انابه و لهیب دل و التهاب نگاهم ببین و ببخشای و سلام صمیم مرا دوباره پذیر و نامه ی ضیافت از من دریغ مدار! تو رسول نگار و عشوه ی عرش و کرشمه ی احسان حبیب من و بشارت عنایت اویی. ای ماه دلارای صائمان، رمضان! به سراچه ی قلب غریبم خوش آمدی! مهجوری من از راه فائزین قدر، حرمان هماره من است و دلجویی تو می جویم. سحرت را دوست می دارم و هلالت بسان ابروی یار است و شبانگاهت عطر نیایش مولادارد. عطش تو عاشورایی است و صیام، میثاق ما با قیام یاران نینواست. غروب تو، طلوع فرحت ایمانیان است و خرسندی دوست؛ و طلوعت غروب رذیلت و ریمنی در آفاق انفاس روزه دار. رمضان، ای موسم غفران و غوغای عفو!
ای مردم،همانا ماه خدایا برکت ورحمت وآمرزش بسوی شماروی آورده ،ماهی که نزد خدا بهترین ماههاست وروزهاوشبهایش
برترین شبها وساعاتش بهترین ساعتهاست.ماهی است که درآن به میهمانی خدادعوت شده ایدوبدین سبب موردکرامت الهی قرارگرفته اید
نفسهای شمادراین ماه ثواب تسبیح خداداردوخوابتان درآن عبادت است واعمال شمادراین ماه پذیرفته ودعای شمادرآن مستجاب است پس بانیتهای صادق ودلهای پاک ازخدابخواهیدکه شمارادراین ماه به روزه داری وخواندن قرآن کریم موفق بداردبه یقین بدبخت ودور ازسعادت کسی است که دراین ماه بزرگ ازآمرزش الهی محروم ماند
هرکه دراین ماه نمازمستحبی بجای آورددوری اوراازآتش بنویسند.
هرکس دراین ماه برمن (پیامبر)درودبسیارفرستدخداونددرروزی که ترازوهای اعمال سبک شوندمیزان عملش راسنگین وگرانقدرگرداند
هرکس دراین ماه یتیمی راگرامی داردخداونددرروزقیامت اوراگرامی خواهدداشت
فهیمه رحیمی نویسنده معروف ایرانی و صاحب سبک در خلق داستانهای عامه پسند در اثر بیماری سرطان درگذشت.بابک شیرازی پسر مرحومه فهیمه رحیمی با اعلام این خبر اظهار داشت: مرحوم مادرم از سه سال قبل دچار بیماری سرطان معده شده بود و با وجود درمانهایی که صورت گرفت و بهبودی نسبی که حاصل شد، از ۹ ماه قبل دوباره بیماریاش عود کرد.وی افزود: بیماری مادرم از بیست روز پیش عود کرد و منجر شد که وی را در بیمارستان مهر تهران بستری کنیم و در نهایت ساعت ۵ صبح روز سهشنبه (۲۸ خردادماه) در سن ۶۱ سالگی در بخش مراقبتهای ویژه این بیمارستان فوت کرد. و پیکرش در قطعه نامآوران بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شدصبح روز سهشنبه (۲۸ خردادماه) به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در ۶۱ سالگی درگذشت و پیکرش در قطعه نامآوران بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شدگفتنی است، مراسم ترحیم فهیمه رحیمی روز پنجشنبه (۳۰ خردادماه) در مسجدالرضا (ع) در میدان نیلوفر برگزار شد.فهیمه رحیمی نویسنده صاحب سبک در خلق داستانهای عامه پسند در سالهای دهه شصت و هفتاد ایران بود که با انتشار رمان «بازگشت به خوشبختى» در سال ۱۳۶۸ به شهرت رسید.رحیمى را مىتوان به جرات صاحب سبک دانست چرا که اقبال بسیارى از رمانهایش، دیگران را واداشت از آثار او دنبالهروى کنند. اتوبوس، عشق و خرافات، کوچه باغ یادها، برجى در مه، خلوت شبهاى تنهایى، روزهاى سرد برفى، خیال تو، عالیه، رز کبود، شیدایى، بانوى جنگل، حرم دل، آریانا، پنجره، بازگشت به خوشبختى، تاوان عشق، پاییز را فراموش کن، ماندانا، زخمخوردگان تقدیر، هنگامه، ابلیس کوچک، اشک ستاره و… از جمله آثار فهیمه رحیمى هستند.بسیاری از منتقدان ایرانی نوشتههاى فهیمه رحیمى را با آثار «دانیل استیل» برابر مىدانند اما او دوست داشت خودش باشد و برابری با دیگران را هیچگاه مایه افتخار خود نمیدانست.وی در یکی از آخرین گفتگوهای مطبوعاتی خود اظهار داشته بود عاشق نوشتن است و افزوده بود: «هر وقت پرنده کلمه دور سرم پرواز کند، مىدانم باید دست به قلم بنشینم و وارد دنیاى تازهاى شوم.»
سامره امشب تماشایی شده
جنت گل هـای زهرایی شده
لحظه لحظه، دسته دسته از فلک
همچو باران از سمـا بارد ملک
می زنند از شوق دائم بال و پر
در حضـور حجت ثانـی عشر
ملک هستی در یم شادی گم است
بعثت است این، یا غدیر دوم است
یوسف زهرا بـه دست داورش
می نهد تاج امـامت بـر سرش
عید «جاء الحـق» مبارک بر همه
خاصـه بـر سـادات آل فاطمه
عید آدم عیـد خاتم آمده
عید مظلومـان عالم آمده
عید قسط و عید عدل و دادهاست
لحظه هـایش را مبـارک بادهاست
عیـد قرآن، عید عترت، عید دین
عیــد زهـرا و امیــرالمؤمنین
عیــد یــاران فداکار علی است
عید محسن، اولین یار علی است
عیــد فتـحِ «میثـم تمار»هاست
عید عمرو مالک و عمارهاست
عید مشتاقان سرمست حسین
عید ذبح کوچک دست حسین
عید باغ یاسمن های کبود
عید شادیِ بدن های کبود
عید سردار رشیـد علقمه
عید سقـای شهیـد علقمه
عید ثـارالله و هفتـاد و دو تن
عید سربازان بی غسل و کفن
عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه گوش
می برد از دل شکیب کعبه را
می کشد اول خطیب کعبه را
روی او آیینه روی خــداست
پشت او محکم به نیروی خداست
پیش رو خوبان عالم، لشکرش
پشت سر دست دعای مادرش
بـر سـرش عمـامه پیغمبر است
ذوالفقارش ذوالفقار حیدر است
پرچمش پیراهـن خـون خداست
نقش آن رخسار گلگون خداست
رشته هایش از رگ دل پاک تر
از گل پرپر شده صـدچاک تر
حنجـر او نینـوای زینبین
نعر? او «یا لثارات الحسین»
اشک چشمش خون هفتاد و دو تن
چهره: تصویـر حسین است و حسن
خیمـه اش آغـوش حی دادگر
مقدمش چشمِ قضا، دوش قدر
عدل از نـور جمـالش منجلی
پــایتختش کوفـه مـانند علی
آسمـان پروانـه ای دور سرش
خلق پندارند خود را در برش
آسمان چـون حلقه در انگشت او
ملک امکان قبضه ای در مشت او
فـرش راه لشکـرش بــال ملک
جــای سم مـرکبش دوش فلک
مکـه را بستانـد از نـا اهل هــا
بشکند پیشانـی از بوجهل هــا
شیعه گردد حکمران در آب و گل
کــوری این بازهـای کــور دل
عیــد موسا و عصا و اژدهاست
عید مرگ فرق? باب و بهاست
ای امـام عصـر عاشورائیـان
ای امیــد آخـر زهرائیــان
ای به عهد مهدویت مهـد مـا
ای نفس هایت دعای عهد ما
عمر ما بی تو بـه سـر آمـد بسی
ای پنـاه شیعـه تـا کی بیکسی
تـو بـه ما بینایی و ما از تو کور
تو به ما نزدیکی و ما از تو دور
ای ز چشـم مـا به ما نزدیک تر
تـا دل دشمـن شـود تاریک تر
چند میثم با تو نزدیک از تو دور؟
سیـدی مـولایی عجـل لظهـور ***استاد حاج غلامرضا سازگار***